به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ پیتر هاندکه نویسنده، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس اتریشی به عنوان برنده نوبل ۲۰۱۹ اعلام شد و این نویسنده اهدای این جایزه به خود را اقدامی شجاعانه دانست! اعضای هیئت داوران آکادمی سوئدی نوبل، این نمایشنامهنویس را با این دلیل که «آثار تأثیرگذارش و اصالت زبانشناسانه پیرامون و خاص بودن تجربه انسانی را به تصویر میکشد» به عنوان برنده نوبل ادبیات انتخاب کردند. جدای از واکنشهای متفاوتی که از سوی موافقان و مخالفان این جایزه صورت گرفته، شاید بسیاری علاقهمند باشند آثار این نویسنده که اکنون با برنده شدن نوبل ادبیات در صدر اخبار قرار گرفته را بخوانند، از همین رو در خبرگزاری ایبنا در گزارشی مرودی داشتهایم بر مهمترین ترجمه ها از کتابهای او.
پیتر هاندکه، نویسنده بیش از ۷۰ عنوان رمان، نمایشنامه و فیلمنامه است که از بین این تعداد آثار او، نزدیک به ۱۰ رمان و نمایشنامه به فارسی ترجمه شده است.
یکی از آثار داستانی پست مدرن این نویسنده را رمان «من، در شبی تاریک از خانه خاموشم بیرون رفتم» دانستهاند. وی در این کتاب داستان داروسازی ساکن در یک شهر کوچک را بیان میکند که در جستوجوی گیاهی دارویی و با میلی شدید به یافتن آن، راهی سفری دریایی به اسپانیا میشود. او در این راه دو همسفر غیر عادی دارد. یک شاعر و یک قهرمان المپیک و ماجرا در این مسیر شکل میگیرد. انتشارات علم سال ۱۳۸۸ این اثر را با ترجمه حمید یزدانپناه منتشر کرده است.
«فروشنده دوره گرد» نیز رمانی از هاندکه است که آرزو اقبالی آن را ترجمه کرده و نشر چشمه سال ۱۳۹۶ آن را منتشر کرده است و یک سال بعد این اثر به چاپ دوم رسید. این کتاب دومین رمان اوست که در ۱۹۶۷ منتشر شد، رمانی جنایی است با رعایت تمامی قواعد این ژانر؛ داستان قتلی که عناصر تمام داستانهای جنایی ممکن را در خود جای داده است. رمان داستان یک فروشنده است که شاهد جنایت است، مردی که میتواند ببیند و برای همین در هر لحظه و تکهای از متن مخاطب با راز و رمزهایی که او به آنها اشاره میکند همراه میشود تا کلید حل معما را بیابد.
«محاکمه» اثر دیگری از این نویسنده است که نشر چشمه سال ۱۳۸۶ آن را با ترجمه آرزو اقبالی منتشر کرده است.
انتشارات فرهنگ جاوید سال ۱۳۹۷ رمان «زن چپ دست» نوشته پیتر هاندکه را با ترجمه فرخ معینی چاپ کرده است. این رمان، قصه تنهایی ناگریز در جامعهای است که افرادش با یکدیگر بیگانهاند. مادر و فرزند، فرزند و معلم، پدر و دختر و ... همه و همه در زندانی اسیر شدهاند که توان برقراری ارتباط با نزدیکترین افراد زندگی خود را نیز ندارند و گریز از این بیگانگی تلاشی بیهوده است.
در آثار این نویسنده اتریشی نقد قالبهای ادبی از جمله مهمترین سوژهها به شمار میرود و در نوشتههایش با موضعگیریهای مستقیم و مرسوم، فرمهای ادبیات را به چالش میکشد و مبانی نظری خود را در نقد زبان مطرح میکند.
صحنهای از نمایش «کاسپار»
علی اصغر حداد از جمله مترجمانی است که چندین اثر از پیتر هاندکه را ترجمه کرده است و نمایشنامه «کاسپار» یکی از آنهاست. کاسپار در این اثر پسر شانزده سالهای است که در یکی از خیابانهای آلمان با سر و وضع مضحک و راه رفتن غیر عادی توجه عابران را جلب می کند. وی نامهای در دست دارد که آن را پیرزنی فقیر و خدمتکار خطاب به یک افسر سوارکار نوشته و ماجرای زندگی پسرک را شرح داده است. این نمایشنامه جزو آن دسته از آثاری است که هاندکه در نقد زبان آن را نوشته است. محسن معینی سال ۱۳۹۳ «کاسپار» را روی صحنه برده است و سال ۱۳۹۷ این نمایشنامه با ترجمه حداد از سوی نشر ماهی منتشر شده است.
«اهانت به تماشاگر» نیز اثر دیگری از این نویسنده است که در بین دیگر آثار هاندکه در ایران با اقبال همراه بود و چندین بار چاپ شده است. چاپ یکم این نمایشنامه با ترجمه علی اصغر حداد سال ۱۳۷۷، چاپ دوم آن سال ۱۳۷۸ و چاپ سومش نیز سال ۱۳۸۴ از سوی نشر تجربه و سال ۱۳۹۶ با ترجمه همین مترجم از سوی نشر چشمه منتشر شده است. امید اخوان این نمایشنامه را سال ۱۳۹۷ روی صحنه برده است.
هاندکه فیلمنامههای متعددی نیز نوشته و جایزه طلای جشنواره فیلم آلمانی را برای «حرکت نادرست» دریافت کرده است.
کتاب «ترس دروازهبان از ضربه پنالتی» پیتر هاندکه با ترجمه محسن جدهدوستان نیز در دو نوبت چاپ شده که به ترتیب در سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ به فارسی ترجمه و نشر فصل سبز آن را منتشر کرده است. هاندکه خود بر اساس این داستان فیلمنامهای نوشته و ویم وندرس کارگردان آلمانی فیلم آن را در ژانر درام سال ۱۹۷۲ ساخت.
صحنهای از نمایش «اهانت به تماشاگر» اثر امید اخوان
«اتهام به خود» نیز اثر دیگری از این نویسنده و نمایشنامهنویس اتریشی است که حسن ملکی آن را ترجمه کرده که در دو نوبت به ترتیب سال ۱۳۷۷ و ۱۳۷۹ از سوی نشر تجربه منتشر شده است و نشر چشمه آن را سال ۱۳۹۶ با ترجمه ملکی منتشر کرده است.
نظر شما